خبرگزاری مهر - گروه بین الملل: «مرکز مطالعات استراتژیک وبین المللی» CSIS در مقالهای به قلم «اسکات کندی» Scott Kennedy به بررسی مسائلی که در رابطه با این نشست مطرح است پرداخته است. اسکات کندی مشاور ارشد و مدیر پروژه تجارت و اقتصاد سیاسی در مرکز مطالعات استراتژیک و بین المللی است.
در راستای جنگ اقتصادی بین چین و آمریکا رئیس جمهور آمریکا روز یکشنبه در توییتی نوشت که تعرفههای ده درصدی بعضی کالاها را در روز جمعه به ۲۵ درصد افزایش خواهد داد. این در حالی است که برای حل این اختلافات و علیرغم توییت های تند ترامپ چین اعلام کرده است به مذاکرات ادامه میدهد.
ترجمه این مطلب را در ادامه میخوانید:
درست زمانی که همه فکر میکردند توافق تجاری گستردهای میان آمریکا و چین در حال به نتیجه رسیدن است و روابط بین بزرگترین قدرتهای جهان به ثبات میرسد و خیالشان راحت میشود گفته شد رئیس جمهور چین «شیء جین پینگ» تا آخر ماه ژوئن قرار است توافق دیگری را هم در آمریکا و هم در شهر اوزاکا درباره مسائل پیرامون نشست گروه ۲۰ امضا کند.
ولی ظاهراً نه به این زودی! چرا که سخنان ناگهانی و تند ترامپ در روزهای اخیر آنها را تحت الشعاع قرار میدهد و احتمال این را به وجود آورد که مذاکره تجاری آنها به هم بخورد و تعرفهها بالا روند و دوباره روابط چین و آمریکا در سراشیبی افول قرار گیرد. ناظران هیچگاه نباید فراموش کنند که عدم ثبات یک ویژگی همیشگی دولت ترامپ است و پیش بینیها همیشه با خطر همراهند. در آینده نزدیک معاون نخست وزیر چین «لیوهه» به واشنگتن خواهد رفت؛ این سفر یا نقطه عطفی در مذاکرات به وجود میآورد یا آن را از بین خواهد برد.
برخی ناظران بر این باورند که توئیت های آخر هفته ترامپ خواسته واقعی او را آشکار کرد؛ این خواسته برهم زدن ناگهانی توافق و به وجود آوردن یک بحران سیاسی و اقتصادی در چین است که از نفوذ شخصیتهایی در دولت ترامپ نشأت میگیرد که موضع تهاجمی دارند. ولی در واقع رئیس جمهور با آن توئیت به گزارشهای مذاکرات اخیر که پیشرفت کوچکی در مذاکرات به وجود آورده اند پاسخ می داده است. این توئیت همچنین پاسخ به مطرح کردن این احتمال بوده است که چین ممکن است فکر کند با تعهداتی که داده است گرفتار شده و به آنها پشت کند.
مذاکره کنندگان به پیشرفتهای زیادی دست یافته اند که نتیجه آن متنی متشکل از هفت بخش است که تقریباً شامل ۱۵۰ صفحه میشود ولی همچنان چند مساله مهم وجود دارد:
مفاد توافق: برخی مسائل مشخص در زمینه خریدها، دسترسی به بازارها و سیاستهای صنعتی هنوز حل نشده اند و مهمترین آنها سوالاتی است که در زمینه محدودیت سوبسیدهای صنعتی وجود دارند.
شفافیت: آمریکا بارها خواستار تعهدات عمده مدیریتی از سوی چین شده است که لازمه آن ایجاد تغییرات در قانونهایی است که توسط کنگره ملی خلق به تصویب میرسد نه قوانینی که توسط نهادهایی کمتر از شورای ملی جمهوری خلق چین یا وزارتخانهها به تصویب برسد. گذشته از آن هنوز به نظر میرسد متن کاملی از طرف چین وجود ندارد و آمریکا نیاز دارد مطمئن شود هیچ راه گریزی در میان نیست.
اجرا: تابستان سال گذشته آمریکا برای کالاهای چینی که از حمایت ضعیف مالکیت معنوی برخوردار بودند تعرفهای تقریباً معادل ۵۰ میلیارد دلار تعیین کرد و پس از آن در سپتامبر ۲۰۱۸ برای کالاهای چینی تعرفهای دیگری معادل ۲۰۰ میلیارد دلار تعیین کرد و علت آن را عدم پذیرش سریع تخلف و اعطای امتیازی که از طرف چین به این کالاها داده میشد عنوان کرد. پکن هم در پاسخ برای صادرات آمریکا به چین تعرفهای تقریباً معادل ۱۱۰ میلیارد دلار در نظر گرفت. به نظر این که سریعاً تعرفههای موجود که توسط هر دو طرف تعیین شده حذف شوند و این که آیا چین به آمریکا اجازه دهد که دوباره تعرفهها را اعمال کند غیر قابل حل باشد.
ترامپ و مذاکره کنندگان اصلی در پی توافق هستند ولی آنها تنها برای رسیدن به یک خواسته تن به توافق نمیدهند و در نتیجه آنها تمایل دارند اگر به پیشرفت منحصر به فردی دست پیدا نکنند جریمهها را بالا ببرند. این که طرف مذاکره به نتایج سطحی بسنده نکند تحسین برانگیز است ولی شیوه برخورد دولت آمریکا بیش از اندازه تند است.
چالشهای آمریکا
حرکتهای ناگهانی رئیس جمهور بخشی از استراتژی گستردهتری از سوی دولت ترامپ است تا طرفهای مقابل را مجبور به تن در دادن به توافقهای بزرگی بکند. دولتهای پیشین همه سعی کردند با در پیش گرفتن صبوری با چین در اتحادی بمانند که بتوان در آن مذاکرات با پکن را در جهت تلاش برای اقدامات هماهنگ منطقهای و چند جانبه پیش برد و چین را تشویق کرد تا اقدامات داخلی خود را در جهتی تنظیم کند که با آمریکا همسو باشد.
برعکس ترامپ از توافق تجاری اقیانوس آرام خارج شد، سازمان تجارت جهانی را مورد سرزنش قرار داد و در حالی که تعرفهها شریک تجاری خود را گسترش میدهد و آن را به جریمههای بیشتر تهدید میکند با او وارد یکسری مذاکرات دوجانبه میشود.
به سهم خود دولت ترامپ از اهرمهای سهمگینی علیه چین به استفاده کرده است. او برای آنکه آمریکا را به عنوان طرفی که در موازنه تجارت مدتها قربانی بوده نشان دهد واقعیتهایی که در آن اغراق شده است را کنار هم می چیند و برای آنکه نشان دهد که جنگ تجاری به نفع آمریکا است به میزان تعرفههای به دست آمده اشاره میکند.
هرچند گفتههای به ظاهر صادقانه او دقیق نیست اما این گفتهها نشان دهنده این خواسته است که آمریکا در پی آن است که چین را مجبور کند تا سیستم و سیاست اقتصادی خود را اصلاح کند. چین به دلیل بازار بزرگ و پویای آمریکا و همچنین به دلیل نیروی نظامی بزرگ او این تهدیدها را جدی میگیرد. جدا از درخواستهایی که از جانب آمریکا از طریق «وال استریت»، متحدان و دوستان مطرح شد تهدیدهای ترامپ به علت آنکه پیش از این اساس عملکرد آمریکا بوده اند قابل باور هستند.
برخی ناظران در اندیشکده ها، صنعت و دولت سعی میکنند از ضعفهایی که از نظر عقلانی به دلایل ترامپ وارد است صحبتی نکنند چرا که ادعاهای او بر یک واقعیت اساسی بزرگتر مبنی بر طبیعت آسیب زننده و متمایز سیستم سیاستهای صنعتی چین و نیاز به نابودی آن دلالت دارند. ولی این سخن به میان نیاوردن تنها باعث پایداری این رویکرد شده است.
هرچند ممکن است از قدرت استراتژی ترامپ کاسته شده باشد نه تنها به این دلیل که شنوندههای او از گفتههای تند و شتاب زده او خسته شده اند بلکه به این دلیل که نمیتوانند بین گفتههای شتاب زده و تهدیدهای واقعی او تمایز قائل شوند. در نتیجه لحن شدیدتری برای این که در طرف مقابل ایجاد نگرانی کند نیاز است و ممکن است در مورد چین این استراتژی دیگر اثری نداشته باشد. امید دولت این است که هیأت چینی به واشنگتن برود و به اندازه کافی از خود انعطاف نشان دهند. به این ترتیب دولت با اطمینان میتواند ادعا کند که به توافق بهتری از آنچه در گذشته و از راه صبوری به خرج دادن به دست می آمده رسیده است. پکن تقریباً یک روز کامل پیس از توییت ترامپ سکوت کرد که به نظر میرسد گویای آن است که چین به زبان ترامپی عادت کرده است.
رسانههای معمول چین از تهدید چیزی ذکر نکردند و در شبکههای اجتماعی نیز از اظهار نظری درباره تهدید چیزی به چشم نمیخورد. تنها گفته ای که شنیده شد گفته روز دوشنبه سخنگوی وزارت خارجه مبنی بر این بود که چین پیشتر هم چنین تهدیدهایی شنیده بود و همچنان هیأت چینی به واشنگتن سفر خواهد کرد چرا که چین میخواهد بن بست کنونی را از میان بردارد و به توافق برسد.
از آنجا که بهبودی فعلی بر پایهای متشکل از دادن وام به بخش خصوصی و خوشبینی به این توافق تجاری است ریسک اقتصادی جدی نگرفتن تهدیدهای ترامپ واقعاً وجود دارد. تمامی بازارهای مالی چین در روز دوشنبه افت قابل توجهی داشته اند و تغییرات بازار و کاهش ارزش پول چین منعکس کننده نگرانی عمیق از بالا رفتن ناگهانی تعرفهها است.
چین در پی آن است که با به دست آوردن توافقی بهتر دولت آمریکا را از تهدید به بالا بردن تعرفهها در ساعت ۱۲ روز جمعه منصرف کند در حالی است که برای این که دولت ترامپ با موفقیت تعیین تعرفه ۲۵ درصدی بر کالاهای چینی را توجیه کند لازم است این گونه عنوان کند که چین هرگونه سازشی را رد میکند. هرچند این کار به طور اجتناب ناپدیر هم از نظر داخلی و هم بین المللی واکنشهای زیادی را در پی خواهد داشت.
به سوی روابطی ناپایدارتر
توئیت رئیس جمهوری امریکا و اعلامیه تعرفههای احتمالی ما را در مذاکرات به یک نقطه حساس رسانده است. ولی مستقل از این که در این مذاکرات شاهد پیشرفت یا پسرفت بسیار باشیم چیزهای دیگری نیز فراتر از این مذاکرات در حال روی دادن است.
حتی توافق بر سر مسائل تجاری مانع تلاش دولت ترامپ در محدود کردن سرمایه گذاری در زمینه تکنولوژیها پیشرفته و صادرات نمیشود و همچنین از رقابت تهاجمی با چین بر سر به دست آوردن دوستانی در آسیا و جاهای دیگر جلوگیری نمیکند.
مسئله دیگری که به همین اندازه اهمیت دارد این است که ترامپ تاکید خواهد کرد که توافق با آمریکا موقتی خواهد بود و دیر یا زود آمریکا در حالی که چیزی بیشتر از یک آرامش موقتی پیشنهاد نمیدهد چیز بیشتر طلب خواهد کرد.
این مساله نشانه خوبی برای تلاشها جهت رسیدن به تعادل پایداری در روابط چین و آمریکا نیست. در هر حال یکی از طرفها بر هماهنگی و همکاری تاکید دارد و اقدامات طرف دیگر بر پایه رقابت است. پایداری در این روابط نیازمند رویکردی است که قابلیت اطمینان به دولت ترامپ هم در خود آمریکا و هم در جهان را تقویت کند. برداشتن گامهای بزرگ به هدف این که طرف مقابل یک قدم به عقب بردارد چه از طریق توئیتر و چه از راههای دیگر تأثیر مثبتی نخواهند داشت.
نظر شما